حسین افشارمنش در سال 1339 در شهرستان بم روستای دهبکری متولد شد و برای نخستین بار در سال 1361 به همراه گروهی از بسیجیان کرمان به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت و تحت عنوان نیروی تک تیرانداز در گردان شهید سیرفر مشغول به خدمت شد. سپس با اتمام عملیات والفجر مقدماتی در جبهه ماند تا به همراه نیروهای گردان خمپارهانداز در عملیات والفجر 4 شرکت کند.
افشارمنش پس از این عملیات در جایگاه یکی از فرماندهان مهم لشکر قرار گرفت و در کنار سردار شهید مهدی زندی نیا فرمانده تیپ ادوات لشکر 41 ثارالله اقدام به ایجاد و سازماندهی تیپ ادواتی رعد از درون جنگ و با استفاده از غنایم بدست آمده از ارتش بعث عراق کرد.
سردار حسین افشارمنش را میتوان یکی از عوامل موثر بر حضور کرمانیها در دفاع مقدس دانست و به حق در شمار سرداران بزرگی قرار دارد که نام کرمان را در تاریخ رزم و جنگآوری و مبارزه برای حفظ اسلام و تمامیت ایران زنده نگاه داشته است.
وی در دوران دفاع مقدس در بیشتر عملیاتهای جنگ تحمیلی حضور داشت و در عملیات کربلای یک برای آزادسازی شهر مهران (تیرماه 1365) تحت عنوان جانشین تیپ رعد لشکر ثارالله انجام وظیفه کرد که در همین عملیات بر اثر ترکش گلوله خمپاره از ناحیه جمجمه سر به شدت آسیب دید و به همراه سایر شهیدان به سردخانه منتقل شد، تا اینکه پس از یک روز مشاهده شد جلوی دهان ایشان در پلاستیکی که قرار داده شده بود بخار ناشی از نفس کشیدن ایجاد شده و به طرز معجزهآسایی نجات یافت، اما با توجه به ضربه ناشی از برخورد ترکش به سرش از ناحیه سمت راست بدن فلج و به مدت 9 ماه در بیمارستان بستری شد.
افشارمنش پس از این مدت با کسب بهبودی دوباره به جبهه بازگشت و هجدهم فروردین 61 در عملیات کربلای هشت حضور یافت. سردارافشارمنش از آن پس تا انتهای جنگ در جبهه ماند و تحت عنوان فرمانده تیپ ادوات لشکر 41 ثارالله ایفای نقش کرد. او ثمره خون شهیدان و یار و همپای آنها بوده است و شهید زندهای بود که دو بار از خداوند متعال جان گرفت و حضورش در مرحله دوم تمامأ تلاش و کوشش و نوآوری و عرفان جنگ بود.
وی پس از جنگ تحمیلی تحت عنوان فرمانده تیپ یکم بم مشغول به خدمت شد و سپس به عنوان رئیس ستاد لشکر 41 ثارالله ادامه خدمت داد. در حالی که همواره از دردهای ناشی از مجروحیتهای جنگ رنج می برد، اما همچنان به تلاشهای خستگی ناپذیر خود ادامه می داد.
سردار افشارمنش سپس به عنوان فرمانده تیپ 38 مکانیزه ذوالفقار نیروی زمینی سپاه انتخاب و در طی این مسئولیت موفق شد جایگاه این تیپ را از بعد نظامی و آمادگی تجهیزات و نیروها به حد بالایی از استاندردهای جهانی برساند که این تیپ تحت عنوان تیپ نمونه کشوری به عنوان یکی از یگانهای نظامی مقتدر و توانمند سپاه انتخاب شد. تیپ قدرتمندی که تحت فرماندهی مدبرانه ایشان علاوه بر حضور در رزمایشهای مختلف، در کلیه مأموریتهای محوله امنیتی و دفاع از تمامیت ایران اسلامی حضور مییافت و هر مسئولیتی که بر عهدهاش گذاشته میشد را با موفقیت به پایان میرساند.
وی در سال 1392 اقدام به برگزاری گردهمایی رزمندگان زرهی در دوران دفاع مقدس کرد و موفق شد برای اولین بار بیشتر این رزمندگان را از شهرهایی همچون کرمان و تهران و اصفهان و خراسان و خوزستان و گرگان و گلستان و سیستان و بلوچستان و هرمزگان و فارس دور هم جمع کند و حماسه باشکوهی را از حضور یاران روزهای جنگ در کنار هم بیافریند.
او پس از برگزاری موفق این گردهمایی، اقدام به تشکیل دبیرخانه شهدای زرهی کرد و با تشکیل دو کارگروه در بخشهای ادوات و زرهی تلاش کرد در کنار اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کرمان نسبت به تعیین شهیدان و شهرهایشان و وصیتنامه و خاطرات آنها برای زنده نگاه داشتن یاد و نام شهیدان و انتقال فرهنگ ایثار و شهادت به نسلهای آینده و زنده گرداندن تاریخ دفاع مقدس اقدام کند. کاری که به رغم تلاش فراوان با عروج این سردار به ملکوت، نیمهتمام ماند.
او اکنون آرام گرفت و پس از سالها در حالی که از جراحات جنگ رنج میبُرد به خیل یاران شهیدش پیوست. هر چند که چهار سال از بازنشسته شدنش میگذشت، صبورانه به زندگی و کارش ادامه و کمک به مردم و پیشبرد توان نظامی و اقتدار کشور ایران را در رأس برنامهها و اهدافش قرار داد. مرحوم سردار افشارمنش این مرد خستگیناپذیر کرمانی سرانجام در تاریخ دوشنبه 22 اردیبهشت ماه سال 1393 در حالی که به تازگی از سفر حج بازگشته بود در اثر سانحه تصادف در محور بم ـ کرمان دعوت حق را لبیک گفت.
یاد و نامش تا ابد گرامی باد.
طبقه بندی: متن، ،
برچسب ها:
طبقه بندی: عکس، ،
برچسب ها:
طبقه بندی: کلیپ، ،
برچسب ها:
طبقه بندی: کلیپ، ،
برچسب ها:
سردار حسین افشارمنش در سال 1339 در روستای دهبکری از توابع شهرستان بم متولد شد، وی برای نخستین بار در مهرماه سال 1362 به همراه گروهی از بسیجیان کرمان و بم به جبهههای نبرد حق علیه باطلشتافت و با عنوان نیروی تک تیرانداز در عملیات والفجر چهار شرکت کرد.
افشارمنش همزمان با شهادت سردار شهید حاج مهدی کازرونی فرمانده اطلاعات عملیات لشکر 41 ثارالله مجروح شد، او بعد از بهبودی به سپاه پیوست و با گذراندن آموزش مقدماتی پاسداری در سال 1362 وارد گردان ادوات لشکر 41 ثارالله شد.
از این زمان به بعد زندگی نظامی وی متحول شد به گونهای که تا پایان جنگ در کنار سرداران شهید مهدی زندینیا، محمدعلی اللهدادی و علی ژاله به هدایت و فرماندهی بخشهای مختلف ادوات لشکر 41 ثارالله همت داشت.
تا اینکه در عملیات بدر به شدت شیمیایی شد و پس از بهبودی با عنوان فرمانده گردان مینیکاتیوشا تیپ ادواتی رعد لشکر ثارالله وارد عملیات والفجر هشت شد.
در این عملیات اوج صلابت و دشمنشکنی وی به خوبی در تصرف منطقه راهبردی فاو عراق مشاهده شد چرا که نیروهای بعثی ضربات محکمی را از سمت و سوی طرحهای محاسبه شده دقیق وی و گلوله باران سلاحهای مینیکاتیوشا با فرماندهی ایشان دریافت کردند.
به قول سردار شهید محمدعلی اللهدادی: «وقتی صبح روز اول عملیات والفجر هشت همه جا روشن شد، مشاهده شلیکهای موزائیکی سلاحهای مینیکاتیوشا و انهدام قدرتمند ارتش بعث توسط ادوات کار سختی نبود، آن قدر ذکر «وَ ما رَمَیت اِذ رَمَیت» سردار افشارمنش کارا شده بود که طرح آتش و راکت سلاحهای در کنترل ایشان تمام خودروها و نیروهای ارتش بعث را به درک واصل کرده بود».
پس از این عملیات سردار شهید حاج مهدی زندینیا وی را به جانشینی تیپ ادواتی رعد برگزید در این زمان طراحی و برنامهریزی و تثبیت خطوط مقدم فاو به اهتمام ایشان و سایر فرماندهان گردانها به پایان رسید، سپس وی به کرمان آمد و در فروردین ماه سال 1365 ازدواج کرد و 10 روز بعد دوباره به جبهه بازگشت.
چندی بعد عملیات کربلای یک برای باز پسگیری شهر مهران اجرا شد و ایشان در آغازین ساعات صبح روز اول عملیات در 10 تیرماه سال 65 در حالی که شب قبل عامل پیشرویهای جانانه رزمندگان لشکر 41 ثارالله به عمق مواضع دشمن بعثی شده بود، توسط ترکش خمپاره 120 میلیمتری از ناحیه سر به شدت مجروح شد و در شمار شهدابه پشت خط منتقل شد. اما به گونه ای معجزهآسا نجات یافت.
قریب یک سال تحمل رنج مجروحیت و فلج بودن از سمت چپ بدن، بالاخره از عملیات نصر چهار در 31 خرداد سال 66 وارد جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در کنار سردار شهید محمدعلی اللهدادی، سختترین روزهای پایان جنگ را به هدایت و راهبری تیپ ادواتی رعد گذراند.
وی پس از جنگ با عنوان فرمانده تیپ یکم لشکر ثارالله و سپس رئیس ستاد لشکر 41 ثارالله و بعد فرمانده تیپ مکانیزه 38 ذوالفقار نیروی زمینی سپاه ادامه خدمت داد.
در حالی که در تمام این مدت از دردهای ناشی از مجروحیتهای جنگ رنج میبرد در طی مسئولیت فرماندهی تیپ ذوالفقار موفق شد، جایگاه تیپ را از بُعد نظامی و آمادگی تجهیزات و نیرویی به حد بالایی از استانداردهای جهانی برساند و سطح آن را تا جایگاه نمونه کشوری به عنوان یکی از یگانهای نظامی مقتدر و توانمند سپاه بالا ببرد.
سردار افشارمنش مردی مهربان با کلامی برادرانه و نافذ بود که قدمی خیر و حرفهایی حساب و مقتدرانه با نگاهی پدرانه داشت.
روحش شاد ویادش گرامی.
طبقه بندی: متن، ،
برچسب ها:
طبقه بندی: کلیپ، ،
برچسب ها:
طبقه بندی: کلیپ، ،
برچسب ها: